مصاحبه های رادیویی آلزایمر صحبت می کند MemTrax: شخصی شدن با زوال عقل - قسمت 2

هفته گذشته، در ما وبلاگ در پست، ما مصاحبه رادیویی آلزایمر را با مقدمه ای از دکتر اشفورد، مخترع الزایمر آغاز کردیم. تست MemTraxو مروری بر لوری لا بی و تاریخچه او در برخورد با زوال عقل. این هفته من و دکتر اشفورد درباره پدربزرگمان که به بیماری آلزایمر مبتلا بود صحبت می کنیم و تجربه کردن این بیماری ویرانگر را به اشتراک می گذاریم. این هفته بیشتر مصاحبه را رونویسی می کنیم و بینش مفیدی را برای کمک به ترویج تحقیق و آگاهی درباره بیماری آلزایمر ارائه می دهیم.

بخش 2: بررسی تست MemTrax و شیوع زوال عقل

تست MemTrax

لری:

قبل از اینکه وارد خط سوال خود شویم، من همچنین می‌خواهم کرتیس اشفورد را معرفی کنم، که فکر می‌کنم پسر شماست، و او به عنوان یک دانشجوی کارشناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در سن خوزه (سیلیکون ولی) که در سال 2011 فارغ‌التحصیل شد، به تست‌های شناختی علاقه نشان داد. در 3 سال گذشته او از نزدیک برای توسعه این فعالیت غربالگری ساده برای ارزیابی تغییرات حافظه با استفاده از رسانه های اجتماعی، رایانه و فناوری های اینترنتی برای اطلاع رسانی و ترویج ارزیابی های مکرر و مداوم حافظه کار کرده است. کورتیس مشتاق ترویج تشخیص زودهنگام تغییرات حافظه است که ممکن است نشان دهنده شروع بیماری آلزایمر یا وجود سایر علل اختلالات شناختی باشد. او در حال حاضر رهبری MemTrax را در توسعه آن بر عهده دارد ارزیابی شناختی نرم افزاری با حساسیت برای ارزیابی زودهنگام شروع تغییرات حافظه و ترویج مداخله زودهنگام قبل از ایجاد ناتوانی های رشد شناختی. پس خوش اومدی کورتیس، امروز چطوری؟

کورتیس:

سلام لری، از اینکه امروز ما را همراهی کردید بسیار متشکرم!

مدیر MemTrax

لری:

خب من فقط هیجان زده هستم، حدود یک سال است که در مورد شرکت شما شنیده ام و یکی از چیزهایی که می خواهم از هر دوی شما بپرسم، اینجا با کورتیس شروع می کنم. آیا شما شخصاً در خانواده یا یکی از دوستان نزدیکتان مبتلا به زوال عقل شده اید، مخاطبان ما همیشه دوست دارند اگر چیزی شخصی وجود دارد، بشنوند.

کورتیس:

بله، در واقع پدربزرگ من، پدربزرگ من، جان خیلی بد بود. من کاملاً جوان بودم، حدود 14 یا 15 ساله بودم، زیرا او شروع به وخامت کرد. من با او می‌رفتم، و واقعاً غم‌انگیز بود، زیرا هر بار که برای ملاقات برمی‌گشتید، او کمی بیشتر درباره شما یا پدرم فراموش می‌کرد یا فقط نام کسی را فراموش می‌کرد. شما قطعاً می توانید هر بار آن را انتخاب کنید و می دانید که چیزی در حال وقوع است.

لری:

ممم، آره دکتر اشفورد، شما چطور، پدرتان زوال عقل داشت یا آن طرف؟

دکتر اشفورد:

نه اون پدرم بود

علاقه من به این موضوع واقعاً از جهت دیگری نشأت می گرفت، زمانی که در برکلی بودم، علاقه من جدای از همه مسائل سیاسی، تلاش برای زنده ماندن برای همیشه بود، بنابراین به روند پیری و چگونگی متوقف کردن آن بسیار علاقه مند بودم. همانطور که بیشتر و بیشتر آن را مطالعه می کردم، شروع به نگاه کردن به مغز به عنوان ارگان اصلی که همه چیز را کنترل می کند، کردم، و به این نتیجه رسیدم که اگر بخواهم روند پیری را درک کنم، باید بفهمم که مغز چگونه پیری را کنترل می کند. با گذشت زمان متوجه شدم که نمی توانم روند پیری را متوقف کنم، فقط باید بهترین زندگی را داشته باشم. من هنوز به مکانیسم های پیری علاقه مند بودم و معلوم شد که با نگاهی به جمعیت و بچه هایی که من عضوی از آنها هستم و پیرتر می شوند، کارهای زیادی می توانستیم برای جلوگیری از مرگ انجام دهیم. سیگار نکشید، زندگی سالم تری داشته باشید، کمربند ایمنی خود را ببندید و از بسیاری از مشکلاتی که باعث مرگ شما می شود فرار کنید. اما معلوم شد، وقتی بیشتر و بیشتر مسائل را مطالعه کردم، جدی‌ترین مشکلی که در انتظارش بودم، بیماری آلزایمر بود و با بالا رفتن سن و مراقبت بهتر از خود و عمر طولانی‌تر و طولانی‌تر، مشکل بیماری آلزایمر خواهد بود. مخرب ترین مشکل قرن

انحطاط مغز

بنابراین از نظر بهداشت عمومی به بیماری آلزایمر علاقه مند شدم. در سال 1978، من اولین رزیدنت ارشد در واحد روانپزشکی سالمندان در UCLA بودم و دیدم که از هر 2 بیمار پذیرش شده، 5 نفر نمی توانند چیزی را به خاطر بسپارند. از آنها می خواستم که 5 کلمه را به خاطر بسپارند و بدیهی است که هر کسی می تواند این کلمات ساده را به خاطر بسپارد، من برمی گشتم و می گفتم کلماتی که از شما خواسته بودم به خاطر بسپارید چیست؟ سپس از هر 2 نفر، 5 نفر حتی به یاد نمی آورند که من از آنها خواسته ام 5 کلمه را به خاطر بسپارند، و من اینطور گفتم: "این معنی ندارد." من قبلاً به حافظه علاقه زیادی داشتم، استاد من پروفسور لیسی جارویک بود که در حال مطالعه بیماری آلزایمر بود. بنابراین ما به مشکل فکر کردیم. بدیهی است که ما فکر می‌کردیم بیماری آلزایمر بسیار شایع‌تر از آن چیزی است که هر کسی تصور می‌کرد، و بهتر است شروع کنیم به اینکه در مورد آن چه کاری باید انجام دهیم. ما برخی از یافته‌های علمی اولیه را که به تازگی منتشر شده بود، مورد مطالعه قرار دادیم که مکانیسم‌های بسیار خاصی را در مغز که تحت تأثیر بیماری آلزایمر قرار گرفته بودند، شناسایی کردیم که شامل یک ماده شیمیایی به نام استیل کولین بود. بنابراین ما راهی برای تلاش برای افزایش میزان استیل کولین در مغز پیدا کردیم و ما را به استفاده از دارویی به نام فیزوستیگمین سوق داد که دارویی مشابه داروهای فعلی مورد استفاده برای درمان بیماری آلزایمر است، مانند دونپزیل (آریسپت) یا گالانتامین. Razadyne)، یا rivastigmine (پچ اکسلون و اکسلون). ما آن کار را در سال‌های 1978-1979 انجام دادیم و در سال 1981 منتشر کردیم، بنابراین ایده تلاش برای درمان بیماران مبتلا به این بیماری بود و شباهت بسیار نزدیکی به استفاده از این دارو و داروهای مورد استفاده برای پارکینسون وجود داشت.

زوال عقل را متوقف کنید

چیزی که من به سرعت متوجه شدم این بود که این داروها بیماری آلزایمر را متوقف نمی کنند، به نظر می رسد کمی به آن کمک می کنند، اما آن را متوقف نمی کنند. ما واقعاً باید بیماری را درک کنیم تا بتوانیم روند بیماری را به طور کامل متوقف کنیم، و من هنوز معتقدم که این امکان پذیر است، و اگر ما مسیر تحقیقاتی درست را دنبال کنیم، معتقدم که می توانیم بیماری آلزایمر را به طور کامل از بین ببریم، اما نیاز به درک درستی دارد. از اینکه فرآیند چیست در آن زمان بود که به توسعه نظریه نوروپلاستیسیته و چگونگی نوروپلاستیسیته چیزی است که توسط آسیب شناسی آلزایمر در مغز مورد حمله قرار می گیرد، توسعه دادم. فقط مقاله ای در مجله به نام "پیری" در سپتامبر 2014 توسط یکی از دوستانم، دیل بریدسن، که مؤسسه باک در مورد پیری در کالیفرنیای شمالی را اداره می کند، منتشر شد، و او مقاله ای با عنوان "برگشت افول شناختی" دارد. یک برنامه درمانی جدید، و او از نظریه ای استفاده می کند که من در سال 2002 ارائه کرده بودم، مبنی بر اینکه اگر مکانیسم های دقیق حمله آلزایمر به مغز را درک کنید، می توانید چیزهای مختلفی را در رژیم غذایی و محیط خود تغییر دهید که در واقع ممکن است متوقف شود. این فرآیند به طور کامل این واقعاً کاری است که ما می خواهیم انجام دهیم، ما نمی خواهیم مردم آلزایمر خود را درمان کنند، ما می خواهیم از آن پیشگیری کنیم. خوشحالم که بیشتر در این مورد با شما صحبت می کنم.

لری:

درست. بسیار خوب، فوق‌العاده است، می‌دانم که سازمان بین‌المللی بیماری آلزایمر گزارش بزرگی درباره کاهش خطر منتشر کرده است. می دانید همه این مواردی که آنها ذکر می کنند فقط برای بدن ما به عنوان یک کل مفید است، اما مطمئناً به هیچ وجه نمی تواند از لحاظ پیشبرد کارها فعال تر باشد.

ارسال نظر

شما باید وارد شده برای ارسال یک دیدگاه.